۱۳۸۸-۰۷-۱۰

گور دسته جمعی


دوستم میگفت تازگیها فکر میکند پیشرفت علم همه اش به ضرر انسانهاست . من خندیدم ، و از موضوع گذشتیم . دیروز که خواهرم رفته بود دکتر ، برای جلوگیری از پیشرفت بیماری اش ، گذشته از یک کیسه بزرگ دارو ، یک لیست بلند بالا از چیزهایی که نباید بخورد هم دادند دستش . مرغ و تخم مرغهای هورمونی ، ماهی های پرورشی ، همه چیزهایی که حاوی مواد نگهدارنده هستند ، میوه های غیر فصلی ، و خلاصه هر چیزی که امروزه در مغازه ها میبینیم . نمیدانم گاهی با خودمان چه کار میکنیم . یک چیزی اختراع میکنیم و بعدش باید یک چیز دیگر بسازیم که اثر آن قبلی را خنثی کنیم . اتومبیل اختراع میکنیم و بعد تردمیل میسازیم که تحرک داشته باشیم و برای دوختن لایه ازن هم توی سرمان میزنیم . یک چیزهایی میریزیم توی حلق مرغهای بیچاره که دو روزه بزرگ شوند و بعد کلی دارو میسازیم که اثر آن هورمون معجزه آسا را از بین ببرد . یک انقلابی میکنیم و بعد خودمان تویش میمانیم . البته شکی نیست که همه این کارها را برای بهتر شدن زندگی انجام میدهیم . ولی خوب همیشه هم ختم به خیر نمیشود .
...

پ.ن : بله ، این پست کاملا نیمه تمام است . چون نمیدانم آخرش چه خواهد شد .

۱ نظر:

ذهن ِآشفته گفت...

گور دسته جمعی...